خشونت پنهان رایج در رابطه والدین با بچه ها
-
29/ دی/ 1399
-
توسط تیم محتوا
- 639 بازدید
-
مدت زمان: 7 دقیقه
هیچ کس به اندازه پدر و مادر عاشق کودک نیست و هیچ کس هم به اندازه آنها خیر و صلاح کودک را نمیخواهد. اما واقعیت این است که گاهی با همه خیرخواهی و محبتی که در قلبتان دارید ناخواسته باعث رنجش کودک میشوید. یا روشهایی را در تربیت به کار میبرید که نتیجهای جز آسیب روانی برای کودک ندارد. ما به این رفتارها «خشونت پنهان» میگوییم.
خشونت علیه بچهها طیف وسیعی از رفتارها را در بر میگیرد و فقط محدود به خشونت فیزیکی (کتک زدن)، خشونت کلامی (سرزنش، تحقیر، ناسزا گفتن) یا محروم کردن کودک از غذا، آرامش و امنیت نیست. خشونت پنهان میتواند پشت ظاهر فریبنده و زیبای «محبت مشروط» قرار بگیرد. یا در مواردی به عنوان یک «سختگیری تربیتی» جلوه کند. هر چه که هست، خشونتهای پنهان شخصیت کودک، خود انگاره او (یعنی تصوری که کودک از خودش دارد) و رابطه عاطفی پدر و مادر با بچه را نابود میکنند.
تاثیر خشونت پنهان بر کودکان
خشونت پنهان باعث میشود کودکان کم سن اعتماد به بزرگترها را از دست بدهند. همچنین ثبات روانی و عاطفی آنها از بین میرود و حس درماندگی خواهند کرد. نمود این احساسات را در مشکلات تمرکز کودک، از بین رفتن خلاقیت، جمع گریزی، ترس زیاد، محافظه کاری، شب ادراری و مشکلات خواب خواهید دید.
در کودکان بزرگتر خشونت پنهان منجر به افسردگی، اضطراب، وابستگی، ناتوانی از انجام مستقلانه کارها میشود. و وقتی کودک به دوران نوجوانی برسد خشونت پنهانی که سالها با او داشتهاید خود را به شکل دروغگویی، سرکشی و لجبازی، تقلب و پنهان کاری، تخریب و رفتار ضد اجتماعی و بیرحمانه نشان میدهد.
5 خشونت پنهان اما رایج در رابطه والد و فرزندی
در ادامه به برخی از رفتارهای والدین اشاره میکنیم که مصداق خشونت هستند اما اغلب در پوشش محبت یا شیوه تربیتی پیچیده شدهاند و موجه به نظر میرسند.
1- به شرطی دوستت دارم که…
یکی از اشتباههای رایج والدین و یکی از این است که برای کنترل کودک و مهار اشتباهات او، به کودک محبت مشروط میبخشند. آنها علنی یا غیرعلنی به کودک این پیام را میدهند که: «برای این که دوستت داشته باشم باید همون کاری رو بکنی که من میخوام». با گفتن این جملات شاید کودک به خاطر ترس از دست دادن شما یا برای جلب تائیدتان، کاملا مطیع شما شود اما برای یک عمر در روابطش احساس ناامنی، اضطراب و کافی نبودن خواهد کرد. این احساسات در آینده بر روی روابط او با همسالان، جنس مخالف، همسر یا کارفرمایانش هم اثر خواهد گذاشت. در واقع یکی از ریشههای شکل گیری شخصیت مهرطلب همین دوست داشتن شرطی والدین است.
در یک رابطه سالم، کودک میداند که پدر و مادر عاشقانه دوستش دارند و در هر شرایطی پشتوانه او هستند. او میداند که تا ابد فرزند پدر و مادرش است و به خاطر یک اشتباه محبت آنها را از دست نخواهد داد.
2- اصلا باهات قهرم
وقتی کودک کار اشتباهی را تکرار میکند، یکی از حربههای همیشگی والدین این است که با او قهر کنند و او را نادیده بگیرند. این قهر در ذهن شمای بزرگسال راهی برای ابراز دلخوری است اما در ذهن کودکتان به معنی طرد شدن، مهم نبودن، تنها شدن و از دست دادن شما است.
این خشونت پنهان باعث میشود فرزندتان فکر کند شما را برای همیشه از دست داده. بنابراین به جای قهر، بهتر است انتظار خود از کودک را توضیح دهید و اگر نافرمانی کرد، به او بگویید: «یک ربع باهات صحبت نمیکنم تا بری و به کار اشتباهت فکر کنی. بعد از یک ربع میتونی عذرخواهی کنی و کار درست رو انجام بدی».
3- دیگه مامان/ بابای تو نیستم
اگر تا به حال از این جمله استفاده کردهاید؟ یعنی شما هم یکی از والدینی هستید که با طرد کردن کودک نسبت به او خشونت پنهان دارید. با گفتن این جمله و حتی تلاش برای عمل کردن به آن، به کودک میفهمانید که برایتان بیارزش است و او را نمیخواهید. این رفتار شما نتیجهای جز انزوا، افسردگی و اضطراب کودک ندارد. پدر و مادرهایی که با هر کار اشتباه تهدید میکنند که کودکشان را سر راه میگذارند یا به کسی دیگر میدهند از همین روش طرد کردن استفاده میکنند. همچنین بیتوجهی به نیازهای کودک مثل نظافت او، تغذیه، بازی و… هم مصداق طرد کردن کودک هستند.
4- درد و دل کردن با کودکان
شاید به عنوان یک والد فکر کنید که با درد دل گفتن به کودک میتوانید رابطه نزدیکتری با او ایجاد کنید. شاید فکر کنید گفتن اندوه و ناراحتیهایتان باعث میشود کودک دنیای درونی شما را بهتر بشناسد. یا محبتش به شما بیشتر شود. حتی ممکن است فکر کنید فرزندتان کوچکتر از آن است که مفهوم این درد دلها را متوجه شود و در عوض شما با این کار خودتان را آرام کردهاید. اما در همه موارد اشتباه میکنید! کودک میتواند متوجه ناراحتی شما بشود. چون خود را در مرکز جهان میبیند احساس میکند او باعث این همه بدبختی و ناراحتی شده است.
در نتیجه احساس گناه و عذاب وجدان خواهد کرد. از سوی دیگر کودک نیاز دارد والدینش را همیشه در جایگاه قدرت و استحکام ببیند و درد دل گفتن با او شما را شکننده و آسیب پذیر نشان میدهد و فرزندتان احساس بیپشتوانه بودن میکند. یادتان باشد، بچهها مسئول یا شریک بدبختیهای ما بزرگترها نیستند. آنها کوچکتر از آن هستند که بتوانند برای شما کاری کنند. حتی اگر بزرگ شوند هم باز نباید بار روانی مشکلات گذشته یا حال خود را به دوش آنها بیندازید.
5- از فلانی و بهمانی یاد بگیر!
مقایسه کردن کودک با دیگران و به رخ کشیدن نواقص و کاستیهایش یکی دیگر از مصادیق خشونت پنهان است. شاید قصد شما از این کار ایجاد انگیزه برای کودک باشد. اما در واقع اعتماد به نفس او را هدف قرار گرفتهاید. با هر بار مقایسه، کودک فکر میکند که محبوب شما نیست و بچههای دیگر را بیش از او دوست دارید. همچنین او احساس ناکافی بودن پیدا میکند. تصور میکند باید خودش را سانسور کند یا شبیه به دیگری باشد تا مورد تائیدتان قرار بگیرد. بهتر است برای ایجاد انگیزه در کودک او را در مسیری که درست میدانید تشویق کنید. همچنین از داستان، نمایش و شخصیتهای خیالی برای الگوسازی کودک استفاده کنید. نه مقایسه او با دوستان و همسن و سالهایش.