4.معرفی کتاب به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن-3 دی 1399

امروز با معرفی کتاب به بچه ها گفتن ، از بچه ها شنیدن کنارتون هستم.

این کتاب نوشته ادل فابر و الین مازلیشه و ترجمه خانم فاطمه عباسی فر. نشر دایره این کتاب رو در سه جلد منتشر کرده. جلد اول و دوم کتاب بیشتر مربوط به تعامل با کودکانه و جلد سوم بیشتر روی تعامل با نوجوان تمرکز داره.

نویسندگان کتاب هر دو نفر از شاگردان دکتر هایم جینات هستند و سالها با ایشون کارگاههای مختلفی در زمینه تربیت، فرزند پروری و به طور خاص تعامل والدین و مربیان با کودکان همکاری کردند. به گفته خود نویسندگان کتاب اونها تا سالها قصد نوشتن کتاب رو نداشتند. و معتقد بودند هر فرد شیوه خاص خودش رو برای ارتباط با فرزندش داره و صحیح نیست که اونها شیوه خاصی رو آموزش بدهند.برای همین فقط به برگزاری کارگاه اکتفا می کردند. اما بعد از دریافت نامه های مختلف از کشورهای مختلف که نشون می داد والدین چه قدر احتیاج به یک راهنمای عملی برای برقراری ارتباط با بچه ها دارند.

تصمیم گرفتند این کتاب( به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن) رو بنویسند.

تلاش کردند کتاب رو پر از مثالهای کاربردی برای والدین بکنند. هر چند نویسندگان فکر نمی کردند به این مسیر وارد بشن. ولی من به عنوان یه مادر که قبلا این کتاب رو خوندم و خیلی از راهکارهاش رو به کار بستم. واقعا خوشحالم که همچین تصمیمی گرفتند. همونطور که هدف نوشتن کتاب بود، مثالهای کاربردی زیادی توی کتالب برای راهنمایی عملی به والدین اومده. زبان کتاب خیلی رونه و البته برای این روان بودن باید از خانم عباسی فر، مترجم کتاب هم تشکر کرد.

تو یه نگاه کلی کتاب درباره راهکارهایی برای تعامل و برقراری ارتباط با کودک صحبت می کنه. در جلد اول روی بیان احساسات کودک و کمک بهش برای این کار، مثال هایی میاره، برروی استفاده از همیاری، جایگزین هایی برای تنبیه و تشویق، کمک به کودک برای کسب یک شخصیت مستقل رو کسب کنه  و از ایفای نقش صحبت می کنه.

جلد اول کتاب حدود ۳۳۰ صفحه است و تا امروز بیشتر از ۵۰ بار تجدید چاپ شده. که نشون می ده از سال ۸۴ که برای اولین بار چاپ شده هنوز هم تونسته مخاطبین زیادی رو جذب کنه. در طول کتاب به سوالاتی که والدین مطرح کردن هم اشاره شده. سوالای واقعی که فکر می کنم بیشترش نتیجه تجربه نویسنده ها از کارگاهها شونه. از طرفی تلاش می کنن با پرسیدن سوال از مخاطب اونها رو درگیر فرایند یادگیری بکنند.

به این بخش از کتاب(به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن) که درباره کسب شخصیت مستقله گوش کید:

بیشتر کتابهای تربیت کودک به ما می گویند که یکی از مهمترین اهداف ما به عنوان پدر و مادر یاری کردن به کودکان برای یافتن شخصیتی مستقل از ماست. یاری کردن به آنها برای انکه بتوانند بدون ما خودشان را اداره کنند. همه ما اصرار داریم که کودکانمان نسخه بدل ما نباشند. بلکه انسانهایی باشند مستقل، با سرشتی مخصوص به خود و با سلیقه ها و امیال و آرزوهایی متفاوت با ما.

حالا از مخاطب می پرسه به نظرت چه طور می شه به این خواسته رسید؟ می شه رهاشون کرد که هر کار دوس دارن بکنن؟ خودشون با مشکلات دست و پنجه نرم کنن و در نهایت تجربه به دست بیارن؟

نویسندگان می گن:

دو صد گفته چون نیم کردار نیست. من هنوز یادم است که فرزند اولم تلاش می کرد تا بند کفشش را گره بزند و من صبورانه ده ثانیه ای او را نگریستم و سپس خم شدم و بند را بستم.

کافی بود دخترم بگوید که با دوستانش دعوا کرده است تا بلافاصله باران پند و اندرز را بر او نازل کنم.

چطور می توانم بگذارم کودکانم مرتکب اشتباه شوند. در صورتی که از همان ابتدا تنها کافی است به نصایح من گوش فرا دهند. شما ممکن است فکر کنید در کمک کردن به کودک در بستن بند کفش یا بیان نصایحی برای حل و فصل دعوا و یا انتظار داشتن از اینکه کودکان مرتکب خطا نشوند. چه چیز تدسناکی وجود دارد؟ مگر نه آنکه از ما جوانترند و کم تجربه تر و نیازمند بزرگتر ها هستند؟

و بعد تلاش می کنه با مطرح کردن سوالاتی خود والدین رو به این نتیجه برسونه که وقثتی مدام قراره یک نفر نصیحت و راهنمایی کنه در خود ما چه احساساتی بروز می کنه. پس نصیحتی در کار نیست. مخاطب خودش به کم و کیف رفتارهاش آگاه می شه و انگیزه کافی برای تغییر رو به دست میاره. در ادامه مسیر راهکارها رو می تونه بخونه و البته به کار بگیره.

بخشی که خوندم درباره کسب شخصیت مستقل بود.

در بقیه فصول کتاب هم به این شکل سعی می کنه مطالبی رو به والدین آموزش بده. جلد دوم کتاب هم هر چند با اقبال کمتری نسبت به جلد اول روبه رو شده اما بیشتر از بیست و پنج بار تجدید چاپ شده است. شاید به توان گفت در این جلد بیشتر روی مقوله یادگیری کودک، تشویق و تنبیه تو این مسیر و بحث خلاقیت پرداخته شده. این جلد از مجموعه شاید برای مربیان بیشتر کارآمد باشه. سوالات مربیان و معلمها تو این جلد مطرح شده. و سعی شده به اونها جواب داده بشه.

داستان نوشته شدن جلد سوم هم که در رابطه با نوجوانانه خالی از لطف نیست. این جلد از کتاب شرح جلسات و کارگاه هایی که نویسندگان با والدین یک مدرسه داشتند. به نظر من این جلد حتی از دو جلد دیگه هم جذابتره چون تقریبا همه کتاب مربوط به مشکلات واقعی والدین و شیوه تعامل اونها با بچه هاست.

در این مجموعه سه جلدی برای من به عنوان یه مادر خیلی کاربردی و مفید بود. از حدود چهارسال پیش که برای اولین بار این کتاب رو خوندم بارها و بارها از آنچه که مطرح کرده استفاده کردم. و ارتباط خودم با پسر هشت ساله ام رو تقویت کردم. امیدوارم برای شما هم مفید و جالب باشه