چرا نباید والدین فوق العاده ای باشیم؟
-
23/ اسفند/ 1399
-
توسط تیم محتوا
- 339 بازدید
-
مدت زمان: 14 دقیقه
ما معمولا فکر می کنیم والدین فوق العاده، افرادی هستند ازخودگذشته و بدون اشتباه که فراموش کردهاند انسانند. از تمام خواستههای خود دست کشیدهاند و در مسیر رفاه و سعادت فرزندانشان گم شدهاند. ممکن است شما از آن دسته از والدین باشید که پیش از بارداری، ساعتها و روزها برنامهریزی کرده باشید که چگونه بدون هیچ خطا و اشتباهی برای فرزندتان والدگری کنید و امروز به خاطر خواستهها، اشتباهات، خستگیها و یا بیحوصلگیهای خود احساس گناه و شکست کنید و یا با نگرانی به دنبال این باشید که در مسیر پر پیچ و خم فرزندپروری خود مرتکب هیچ اشتباهی نشوید. فرزندپروری برای بسیاری از ما، نه یک مسیر شاد و لذتبخش، که راهی پرتلاطم، اضطراب آور و خسته کننده است: راه دشوار والدینی “فوقالعاده” بودن!
والدین مانند همة انسانهای معمولی دیگر، مجموعهای از خواستهها، توانمندیها و ناتوانیها هستند. مادر و پدر شدن به خودی خود هیچ انسانی را مقدس و به دور از اشتباه نمیکند. همة والدین در مسیر فرزندپروری خود در کنار زحمات و ازخودگذشتگیهای فراوان، مرتکب اشتباهاتی خواهند شد؛ اشتباهاتی که گاه خود سریعاً به آن پی میبرند و گاه سالها بعد به اشتباه بودن برخی از آنها آگاه میشوند.
حدود صد سال پیش، روانشناسی انگلیسی به نام “وینیکات” مطرح کرد که کودکان به والدینی نیاز دارند که شبیه انسانهای واقعی، گاهی اشتباه کنند و یا در دسترس فرزندانشان نباشند! او برای رشد سالم کودک، نه به مادرانی “فوقالعاده و مقدس”، که به مادرانی “به اندازة کافی خوب” معتقد بود و میگفت برخلاف آنچه ما فکر میکنیم، اشتباهات و یا بیتوجهیهای کوچک والدین نه تنها باعث آسیب دیدن کودکان نخواهد شد، بلکه تا حدودی باعث رشد آنها خواهد بود؛ چرا که دنیای واقعی، دنیایی است سراسر مشکل و پیچیدگی. کودکان امروز، بدون شک در آینده با مشکلات، ناکامیها و ناراحتیهایی روبرو خواهند شد و تجربه کردن ناملایمات، اشتباهات و یا شکستهایی کوچک در کودکی، آنان را برای مقابله با مشکلات فردا مقاوم خواهد ساخت.
البته واضح است ناملایمات و اشتباهاتی باعث رشد کودک خواهند بود که در حدود تحمل کودک باشند، به عنوان مثال نوزادی که ساعتها به خاطر گرسنگی گریه کند و یا کودک خردسالی که در هنگام درد کشیدن محبت و توجه لازم را دریافت نکند، نه تنها رشد سالم و خوبی نخواهد داشت، بلکه مشکلات زیادی سلامت جسم و روان او را تهدید خواهند کرد.
اگر شما هم از آن دسته از والدین هستید که از خود انتظار دارید همیشه در خدمت فرزندانتان باشید و یا عملکردی فوقالعاده و بدون اشتباه داشته باشید و به همین دلیل نگرانیها، ناراحتیها و خستگیهای بسیاری را تجربه میکنید.
به راهکارهای زیر که نباید والدین فوق العاده ای باشیم توجه کنید:
-
به خاطر داشته باشید که شما هم نیازهایی دارید:
بسیاری از مادران پس از تولد فرزند خود، تا سالها بعد فراموش میکنند که آنها هم مانند دیگران و علی الخصوص فرزندشان انسان هستند و مانند همة افراد دیگر، نیازهایی دارند. شما مانند همة انسانها خسته میشوید و نیازمند خواب و استراحت هستید و یا نیاز به غذای کافی و متنوع دارید. علاوه بر نیازهای جسمی، روح و روان شما برای حفظ سلامت خود نیازهایی دارد که بایستی به آنها پاسخ دهید. مانند نیاز به معاشرت با دوستان و نزدیکان، نیاز به پیشرفت و شکوفایی، نیاز به دریافت محبت و توجه و یا نیاز به داشتن رابطه عاطفی و جنسی و …
در صورتی که شما برای پاسخگویی به نیازهای فرزندتان، از پاسخگویی به نیازهای خود غافل شوید مطمئناً پس از مدتی دچار مشکلات و بحرانهایی خواهید شد. در صورتیکه به نیازهای جسمی خود به درستی پاسخ ندهید، مشکلات بسیاری سلامت جسمی شما را تهدید خواهد کرد و اگر به نیازهای روانی خود بیتوجهی کنید، در خطر مشکلات گستردهای مانند اضطراب، افسردگی، پرخاشگری و… قرار خواهید گرفت. به خاطر داشته باشید اولین فردی که از مشکلات جسمی و روانی شما آسیب خواهد دید، فرزندتان خواهد بود.
-
احساسات خود را بپذیرید:
همة ما بعضی از اوقات خسته و بیحوصله میشویم، گاهی به درستی و یا به نادرستی احساس خشم میکنیم و یا گاهی به خاطر تصمیمات خود احساس گناه میکنیم. توجه داشته باشید خستگی، بیحوصلگی، اضطراب، خشم، احساس گناه و… احساساتی طبیعی هستند و هر انسانی آنها را در موقعیت های مختلف تجربه میکند. تجربة این احساسات به خودی خود نه تنها بیانگر وجود مشکل نیست بلکه بدین معناست که بخش ادراک احساسات در مغز ما به درستی فعالیت میکند! آنچه گاهی باعث بروز مشکل میشود، نه احساسات ما، بلکه واکنشی است که ما در برابر آن احساس از خود نشان میدهیم. به عنوان مثال کاملاً طبیعی است که در مقابل فرزند خردسالمان که غذایش را روی زمین ریخته است، عصبانی شویم.
حال اگر این خشم و عصبانیت را با پرخاش و یا فریاد ابراز کنیم به احساسات و اعتماد به نفس او لطمه وارد میکنیم، اما اگر به جای پرخاش، چند نفس عمیق کشیده و به آرامی بگوییم که این کار او باعث ناراحتی ما شده است و از او بخواهیم که در تمیز کردن غذای ریخته شده به ما کمک کند، علاوه بر بیان آرام احساس خشم خود، مسئولیتپذیری در مقابل اشتباهات را به فرزندمان آموختهایم. در نتیجه عصبانی شدن در مقابل فرزندمان و یا خسته شدن از او، به تنهایی ما را تبدیل به یک مادر “بد” نمی کند و هر مادری در مقابل فرزند خود احساسات مختلف و یا حتی متناقضی را تجربه میکند.
در صورتی که فکر می کنید در کنترل احساسات خود دچار مشکل هستید، می توانید کتابها و مقالات مرتبط را مطالعه کنید، در کارگاههای کنترل خشم و اضطراب شرکت کنید، ویدیوهای آموزشی در این زمینه را مشاهده کنید و یا از راهنمایی یک روانشناس یا مشاور استفاده کنید.
-
در مورد روشهای سازندة فرزندپروری اطلاعات کسب کنید:
از سالهای پیش یکی از مهمترین مسائلی که دانشمندان در مورد آن تحقیق کردهاند، یافتن بهترین راههای پرورش یک کودک سالم است. امروزه منابع بسیاری در مورد روشهای سازندة فرزندپروری وجود دارد که میتواند یاریگر شما در این راه باشد. کتابها، مقالات، کارگاهها و ویدیوهای آموزشی بسیاری در این باره وجود دارد که تکنیکهای مختلف برخورد با کودکان در مواقع مختلف را به شما میآموزد. این کار نه تنها به شما کمک خواهد کرد که از بروز اشتباهات ناخواسته در مقابل فرزندتان پیشگیری کنید، بلکه به شما روشهایی برای برقراری تعادل بین نیازهای خود و فرزندتان خواهد آموخت.
-
خود را ببخشید:
همة ما در مقاطعی از زندگی خود مرتکب اشتباهاتی شدهایم و یا تصمیمات اشتباهی گرفتهایم. در طول تاریخ، اشتباه کردن بخش جدانشدنی زندگی انسانها بوده است. اگر در برخورد با کودکتان مرتکب اشتباهی شدید و یا برای مدتی نتوانستید پاسخگوی یکی از نیازهای او باشید، خود را به خاطر این موضوع ببخشید. به جای مرور اشتباه و یا مشکل ایجاد شده، با خود تکرار کنید “من هم ممکن است مانند دیگران اشتباه کنم. از این به بعد تلاش خواهم کرد که دیگر این اشتباه را تکرار نکنم. همین که تلاش میکنم اشتباه خود را تکرار نکنم، یک موفقیت بسیار بزرگ است چرا که به فرزندم میآموزم چگونه پس از هربار شکست دوباره تلاش کند!”
-
از مقایسه کردن خود و فرزندتان با دیگران دست بردارید:
امروزه شبکههای اجتماعی، تلویزیون، اینترنت و … به فضایی برای مقایسه افراد مختلف با یکدیگر تبدیل شده است. گاهی ما زندگی آشفته و ظاهر خستة خود را با تصاویر زندگی دیگران مقایسه میکنیم فارغ از آنکه در پشت صحنة عکسهای آرام مادران دیگر، و یا در پشت صحنة خانههای مرتب دیگران هزاران بیقراری و ناراحتی و مشکل پنهان شده است. جملة معروفی هست که میگوید: “ظاهر زندگی خود را با باطن زندگی دیگران مقایسه نکنید!” مطمئن باشید خانة تمام مادران دنیا، شبیه شما گاهی به هم ریخته است. آنها هم در بسیاری از اوقات از شب بیداریهای فرزندشان خسته میشوند. آنها هم گاهی با همسرشان اختلافاتی را تجربه می کنند. آنها هم ممکن است با مشکلات مالی روبرو شوند. آنها هم شبیه شما گاهی احساسات متناقضی را در مورد فرزند خود احساس میکنند و در یک کلام آنها هم شبیه شما “آدم” هستند.
از طرف دیگر فرزند خود و خصوصیات و ویژگیهای او را با دیگران مقایسه نکنید. برای خوشبخت و سعادتمند شدن راههای بیشماری وجود دارد. پس لازم نیست برای رشد فرزندتان او را وارد یک رقابت فرضی با کودکان دیگر کنید. سعی کنید به دور از تصمیمات دیگر والدین و نظرات و دیدگاههای اطرافیانتان، با همراهی همسرتان در مورد روشهای تربیتی خود، امکانات لازم برای رشد فرزندتان، برنامه آموزشی او و … تصمیمگیری کنید.
-
والدین فوق العاده و کمالگرا نباشید:
یک کاغذ بردارید و مهمترین آرزوهایی که برای فرزندتان دارید را یادداشت کنید. حالا خوب به تک تک آنها فکر کنید. کدام یک از این آرزوها آرزوهایی بودهاند که خودتان نتوانستهاید به آنها دست پیدا کنید؟ کدام یک از این آرزوها با ویژگیها و توانمندیها کودک شما همخوانی ندارد؟ کدام یک از این آرزوها باعث گرفتن آزادی انتخاب فرزندتان برای مسیر زندگیاش میشود؟ کدام یک از این آرزوها بسیار دور از دسترس و یا غیرممکن است؟
سعی کنید برای فرزندتان آرزوهایی واقعی داشته باشید. به جای آنکه بخواهید فرزند شما بهتر از همة همسالانش انگلیسی صحبت کند و یا پیش از رفتن به مدرسه تمام حروف الفبا را بیاموزد، به این فکر کنید که چگونه میتوانید به او کمک کنید که احساس خوشبختی کند. تجربة احساس دوست داشته شدن، شادی و امنیت و… و یادگرفتن مفاهیمی چون اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، همدلی و… در دوران کودکی، بیش از هر کار دیگری تضمین کنندة خوشبختی فرزند شما در آینده است.
-
از همسر خود و یا اطرافیان مورد اطمینان کمک بگیرید:
نباید فراموش کرد که یک کودک، فرزند هم مادر و هم پدر است. پدران همگام با مادران مسئولیت نگهداری و پرورش فرزندان را بر عهده دارند. سعی کنید در مسیر فرزندپروری همراه یکدیگر باشید. در صورتیکه یکی از شما به دلیل درگیریهایی کاری نمیتوانید این مسئولیت را به طور مساوی بر عهده بگیرید، حداقل تلاش کنید بعضی از روزها در هفته به دیگری مرخصی داده و مسئولیت نگهداری از کودک را بر عهده بگیرید. فراموش نکنید فرزندپروری یک شغل بیست و چهار ساعته و دشوار است و همة مادران و پدران نیاز به استراحت دارند.
علاوه بر این، بعضی از اوقات برای کمک در کارهای منزل و یا نگهداری کودک، از اطرافیان مورد اعتماد و مطمئن مانند مادربزرگ و پدربزرگ و یا خاله و عمه کمک بگیرید. این کار علاوه بر ایجاد تنوع و شادی برای فرزندتان و تقویت روابط اجتماعی او، کمک میکند شما و همسرتان ساعاتی از هفته را به خود اختصاص دهید. توجه داشته باشید که اگر فرزندتان در نبود شما بی قراری و ناراحتی زیادی را تحمل میکند، به هیچ عنوان او را مجبور به این کار نکنید.
-
فعالیت اجتماعی داشته باشید:
بسیاری از مادران تولد کودک را پایان زندگی حرفهای و شغلی خود میدانند. بهتر است مادران در دو تا سه سال اول زندگی کودک، زمان بیشتری را به او اختصاص داده و در بیشتر مواقع در دسترس او باشند. اما تقریباً پس از سه سالگی، همة کودکان می توانند به مرور از مادر خود جدا شده و ساعاتی را از او دور باشند. در صورتی که به علت تولد فرزندتان شغل خود را رها کردهاید، این سن بهترین زمان برای بازگشت تدریجی شما به عرصههای اجتماعی و شغلی است.
-
روابط اجتماعی و دوستانه خود را از سر بگیرید:
بسیاری از ما پس از تولد کودکمان به علت مشغلة زیاد روابط خود را با دوستانمان از دست میدهیم. دوستان خوب نقش مهمی در حمایت روانی و کمک به یکدیگر در مواقع بحرانی دارند. تلاش کنید با دوستان خود ارتباط داشته باشید، حتی اگر نمیتوانید با آنها به صورت حضوری دیدار کنید، با استفاده از شبکههای مجازی، تلفن و تماس تصویری ارتباط خود را با آنان حفظ کنید. همچنین میتوانید گاهی اوقات از کمک همسرو یا یکی از نزدیکان استفاده کرده و چند ساعتی همراه با دوستانتان به تفریح بروید.
-
مهد کودک خوب و یا مراکز بازی نقش مهمی در آرامش شما دارند:
سه سالگی زمان مناسبی برای رفتن کودکان به مهدکودک است. همچنین برخی از مراکز بازی در قالب کلاسهای چند ساعته از کودکان مراقبت کرده و آنها را سرگرم میکنند. حضور در مهدکودک و مراکز بازی خوب معتبر، نه تنها باعث رشد همه جانبة فرزند شما خواهد شد بلکه زمانهای آزادی را به دور از دغدغههای فرزندپروری در اختیار شما قرار خواهد داد.
-
با مادران دیگر آشنا شده و در کنار یکدیگر یک حلقة حمایتی تشکیل دهید:
محیط پارکها، مراکز بازی، کلاسهای آموزشی و مهدکودک فضای مناسبی است که با والدین دیگر آشنا شوید. از میان مادرانی که میشناسید، چند نفر را که با آنان تناسب دارید انتخاب کنید و گروههایی دوستانه تشکیل دهید. این گروههای دوستانه با والدین دیگر، همچون یک حلقة حمایتی میتواند یاریگر شما باشد. به عنوان مثال میتوانید در مورد مسائل فرزندانتان با یکدیگر مشورت کنید، در مورد مشکلات خود با فردی که تا حدودی شرایطی مشابه شما دارد درد و دل کنید، تفریحاتی با حضور فرزندانتان ترتیب دهید و…
-
به یک روانشناس و یا مشاور مراجعه کنید:
یک روانشناس و مشاور خوب، می تواند به شما در حل مشکلات فرزندتان و همچنین ایجاد یک فضای سازنده برای رشد و پرورش او یاری دهد. علاوه بر این یک روانشناس ماهر میتواند به شما در ریشهیابی احساسات ناخوشایند خودتان و حل آنها کمک کند.
نویسنده : مونا اعوانی