چگونه تفکر انتقادی را به بچهها آموزش دهیم؟
-
03/ آذر/ 1399
-
توسط تیم محتوا
- 475 بازدید
-
مدت زمان: 5 دقیقه
در دنیایی که هر جا بروید، فضای مجازی و رسانه به دنبال شما میآیند. هر روز با موجی از اطلاعات و آموزشهای مختلف مواجهیم که غربال کردن آنها و تشخیص درست از نادرست کار سادهای نیست. در این بین، وضع برای بچهها دشوارتر است و اطلاعات مختلفی که از هر گوشه و کنار به ذهن فرزند ما سرازیر میشوند. که میتواند مسیر تفکر و احساسات او را تغییر داده و در شکلگیری شخصیت کودک موثر باشند. اینجاست که سر و کله «تفکر انتقادی» پیدا میشود و به فرزندتان کمک میکند تا اطلاعات دنیای پیرامونش را سبک سنگین کند و آنچه را که درست است و در جهت نیازهای او، برگزیند.
به عبارت دیگر، « تفکر انتقادی » به تشخیص اطلاعات سالم از ناسالم و همچنین تشخیص واقعیت از حدس و گمان کمک میکند و مثل یک فیلتر دقیق و کارآمد.همچنین کمک میکند تا کودک شما اطلاعاتی را که برای تصمیمگیری و پیشبینی پیامدها نیاز دارد را از بین انبوه اطلاعات دیگر تشخیص دهد.
کودکی که مهارت «تفکر انتقادی» را آموخته به سادگی فریب نمیخورد. و در سنین نوجوانی کمتر تحت تاثیرات مخرب گروه همسالان قرار میگیرد.
از کی دست به کار شویم؟
بچهها از سنین قبل از دبستان، به ویژه 4 تا 6 سالگی آماده یادگیری تفکر انتقادی هستند. اما اگر فرزندی دارید که به سن مدرسه یا نوجوانی رسیده، هنوز هم برای آموزش تفکر انتقادی به او دیر نیست. در واقع یادگیری این مهارت و تمرین و تکرار آن، یک آموزش تمام مدت است که تا بزرگسالی هم ادامه دارد.
چطور آموزش دهیم؟
1- دلایل کودک را برای انتخابها و تصمیماتش بپرسید
اگر در مقابل پوشیدن لباسی که شما پیشنهاد کردهاید مقاومت میکند. از او بخواهید دلیلش را بگوید. بهتر است این دلیل تا حد ممکن عینی و مصداقی باشد. مثلا بگوید: «چون رنگ آبی رو دوست ندارم» یا «چون با این لباس گرمم میشه». اگر پاسخ کودک انتزاعی و غیر دقیق (مثل: چون خوشم نمیآد) بود. به کودک کمک کنید تا دلایلش را عینیتر بیان کند. (مثلا بگویید: خوشت نمیآد یعنی این که این لباس مورد علاقه تو نیست؟)
2- مانع خیالپردازی کودک نشوید
رویاها و تخیلات در زندگی کودکان نقش مهمی دارند. فکر نکنید اگر جلوی خیال پردازیهای کودک بایستید او را منطقی بار میآورید. اتفاقا ریشه تفکر را در او خشک میکنید. چون خیال، اولین راهی است که کودک با کمک آن دنیایش را بزرگتر و رنگینتر میکند. بنابراین، از او درباره رویاهایش بپرسید. بگویید دوست دارد چه کارهایی را انجام دهد، در چه دنیایی زندگی کند، در آینده چه کاره شود و… . درباره هر کدام از رویایش صحبت کنید و استدلالهای فرزندتان را بشنوید.
3- به جای او تصمیم نگیرید
از کودکی که هیچ وقت نتوانسته خودش تصمیمی بگیرد. نمیتوان انتظار داشت که به «دلیل»ها و «درست و غلط»ها فکر کند. در هر موضوعی، متناسب با سن کودک، به او اجازه تصمیمگیری و انتخاب بدهید و فقط در نقش یک ناظر دلسوز و با تجربه، راهنماییهای لازم را به او بدهید و از خطرات و هشدارها بگویید.
4- قصه بخوانید و قصه بگویید
قصهها در آموزش درست و غلط و به کار انداختن قوه قضاوت کودک نقش مهمی دارند. میتوانید حتی یک داستان را تا نیمه پیش ببرید و بعد با هم درباره پایانهای احتمالی آن صحبت کنید. مثلا: «به نظرت آخرش چی میشه؟»، «اگه بچهه این کار رو نمیکرد چی میشد؟» یا «تو جاش بودی چی کار میکردی؟».
5- کودک را پرسشگر و کنجکاو بار بیاورید
در موقعیتهای عادی و روزمره زندگی، از کودک سوالات مختلف بپرسید و اگر جواب آنها را نمیدانست. هرگز او را تحقیر نکنید. به جای آن، از این فرصت برای آموزش استفاده کنید.
نکته: بهتر است سوالاتی بپرسید که پاسخ طولانی و باز دارند. مثلا به جای آنکه بگویید: «تو با فلان چیز موافقی یا مخالف»، بگویید: «نظر تو درباره فلان چیز چیه؟».
6- درباره تفاوتها با کودک صحبت کنید
جهانبینی کودک را از «اینجا» و «اکنون» فراتر ببرید. کودک باید بداند که او و خانوادهاش مرکز دنیا نیستند و تنها یک طرز فکر در جهان وجود ندارد. کودکی که میداند در دنیا آدمهای مختلف با عقاید، فرهنگ و ظاهرهای مختلفی زندگی میکنند. تفکر عمیقتری دارد و به دور از تعصب آموزشهایی را که دریافت میکند پردازش میکند. بنابراین تا میتوانید. سفر کنید. به موزه بروید. کتاب بخوانید و فیلم ببینید تا دنیای کودکتان بزرگتر شود.
7- تحقیق کردن را عادت کودک کنید
به کودک بگویید همه آنچه که در رسانه، شبکههای اجتماعی یا مکالمات دوستان و بزرگترها میشنود الزاما درست نیستند و او باید قبل از هر کاری، صحت آنچه را که دیده و شنیده از چند منبع معتبر بسنجد. برای کودکان کمتر از سن مدرسه که جستجو در اینترنت یا کتابها ممکن نیست، بهترین راه، در میان گذاشتن موضوعات با والدین و جستجو کردن جواب درست همراه یکدیگر است.